دوباره برگشتم...چون دل کندن سخته...دوباره برگشتم چون نیاز دارم بنویسم...دوباره برگشتم چون می خوام این غصه ها رو تخلیه کنم...تخلیه کنم که خوب باشم...اره خوب باشم...
اول خوب شروع کردم..."ورطه ی امید"...شاید..نمی دونم خیلی بهترم...خودمو ریختم بیرون...نمی دونم چرا خود به خود حالم گرفته میشه...نمی دونم چرا دلم به درد میاد...شاید چون حس می کنم دوستام خوب نیستن...شاید اما دیگه بسه...
خوب شروع کردم ولی داره رو به زوال کار می کنم...نه دیگه نه...تمومه این اخریشه...دیگه نمی نویسم چون دیگه باید همش خوب باشم ... نه دیگه حتی همین نوشته های غم زده رو هم نمی نویسم برای دوستانم...نمی نویسم تا همیشه خوب باشم...
اره این منم...باورم نمیشه ..این منم...کمکم کردن...اما نمی تونم کمک کنم...می خوام جبران کنم اما قدرتشو ندارم...دستم بالا رفته برای دعا از خدا که قدرته جبران رو بده به من نمی دونم اما خدا کمک می کنه...
اخه اخه اخه من دیگه نمی نویسم.....فقط میام و به یاد قدیم به این وبلاگ نگاه می کنم...اشک تاریکی...هییییییی خوبه خیلی خوبه ...اما نباید دیگه اشکی باشه...تاریکی رو همیشه داریم ولی اشک پاک میشه...
خوب این حرفام یه راز بین منو کاغذه پارم...
این منم..بدون حتی نوشته ی غمگین ...
خداحافظ تا وقتی که ....
با تشکر از همه ی نظراتتون در پست های قبل.مرگ
من فدات شم ؟:*:*:*:*:*:*:*:*
عاشقتمممممم داداشی :*
سلام
هومته نانم ( یسنا 2/35-7/41-20/68 . همچنین پایان هر یک از آفرینگان ها )
زوت هومته نانم هوخته نانم هورشته نانم .
یدچا ان یدچا ورزیمنه نانم چا
واورزنه نانم چا مهمی ائی بی جرتار
مهمی نئه نه استار یثه نا وهونانم
ترجمه :
از اندیشه های نیک . از گفتارهای نیک . از کردارهای نیک – که در اینجا و دیگر جاها ورزیده می شود و ورزیده خواهد شد ستایش گر باشیم .
کوشا باشیم هم چنین از برای نیکی ها .
خوب بودن اینه که آدم خودش باشه..خوب بودن اینه که بتونی اون چیزی که هستیو بپذیری...جا نزن هرگز که این از همه بدتره..منم میخواستم یه وقتی جا بزنم ..اما نزدمو الان خیلی خوشحالم که اون کارو نکردم...خداحافظی نکن چون پشیمون میشی...حالا من اون چیزی که هستمو میگم ...اما هیچ کس تصور بدی راجع بهم نداره..امیدوارم پشیمون شی..
عجب فرد جالبی هستیا ..! بالاخره نفهمیدیم میخوای بنویسی یا میخوای ننویسی..؟!!!...