به نام خدا
راستای تاریکی شب،صدای مردگان زنده را می دهد.صداها عبور نمی کنند.ساکن!ولی من،مرگی مرده ام که از مقام خود هبوط کرده ام.من نه آن منم که می باید می بودم.
تقاوت!لباس سفید بر تن،در کنار نور آرام گرفته ام!نه!من نه آن منم که می باید می بودم.خسته ام،به یاد گذشته ی نزدیکم.مرگ بودن را دوست دارم.وقتی مرگ بودم،دیگران هم مرا دوست داشتند...
یادش بخیر...مرگ بودم....
دیگران تو رو همه جوره دوست دارن
ولی من مرگ بودنت رو دوست ندارم
هبوط و ورطه رو زیاد استفاده می کنی
این متنت برای شروع خوبه ولی مثل متنای دیگت حال و هوا نداره